به گزارش خبرگزاری حوزه، در سالی که واپسین نفس های خود را در این روزها و ساعات می کشد، حوادث تلخ و سختی بر ما گذشت؛ از زلزله های ویرانگر در غرب و جنوب شرق و البته هول و هراس آن در پایتخت تا غرق شدن کشتی سانچی ، از حادثه بسیار تلخ معدن یورت گلستان تا سقوط مرگبار هواپیما در حوالی یاسوج و ...
شاید سیاهه ی این حوادث و وقایع تلخ و ناگوار در سال 96 بسیار بوده باشد و قطعاً تلخی مشهود در آن ها غیرقابل انکار است به خصوص برای خانواده های داغدیده چه آن که به این واسطه، حقیقتاً روح جمعی ایرانیان به شدت آزرده خاطر شد اما نکته ای که ورای این مسایل نباید از اذهان مغفول واقع شود این است که زندگی بشری به هر صورت آمیخته با این تلخی و در عین حال شیرینی هاست چه آن که اساساً یکی از وجوه زیبایی و جذابیت زندگی، تلفیق خوشی و ناخوشی به صورت همزمان در آن است.
متاسفانه در سال های اخیر و در ارزیابی و رصد حال و روز جامعه مشاهده می کنیم که یک مقدار به جهت تغییرات در سبک زندگی و برخی تحولات دیگر، تلخ اندیشی و صرفاً گلایه کردن از زمین و زمان افزایش یافته و از آن سو کمتر به بُعد امیدزایی در زندگی و به قول معروف به نیمه پر لیوان نگریستن، توجه شده و می شود.
البته که شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی را در شکل گیری این قضیه نمی توان به هیچ وجه منکر شد اما به هر حال این که عادت بخشی از جامعه ما این شده که به هر بهانه ای فحش و بد و بیراه می گویند و گویا همه چیز از آن ها سیاه و تاریک است،
اگر درست و دقیق بنگریم نه فقط در سال رو به پایان بلکه در همه سال ها این حوادث و وقایع تلخ و ناگوار، کم یا زیاد به هر حال وجود داشته اما آن چه باعث می شود این ها بیشتر به چشم آید، دادن ضریب رسانه ای به آن ها به واسطه شبکه های اجتماعی به ویژه تلگرام است.
بی گمان و به دور از هر گونه کلیشه گویی و شعارگرایی واقعیت آن است که این موج منفی نگری و منفی گرایی برای یک جامعه بدترین سم است و قاعدتاً باید برای کاستن از شدت آن فکری جدی کرد و چاره ای مناسب اندیشید.
البته این سخن بدان معنا نیست که ما چشم خود را بر واقعیت های جامعه که بخشی از آن ها تلخ و نامطلوب هستند ببندیم بلکه اتفاقاً باید از تلخی ها و ناملایمتی ها درس گرفت و آماده تر شد برای گذر از آن ها به سمت وضع مطلوب تر، اما از آن سوی قضیه نباید از بحث اُمید به آینده غفلت کرد.
در این بین، مع الاسف برخی رسانه های رسمی نیز خواسته یا ناخواسته آن هم بیشتر به بهانه جذب مخاطب در شرایطی که بسیاری از سایت ها و روزنامه ها، تا حدود زیادی قافیه را در جذب مخاطب به شبکه های اجتماعی باخته اند، بر انتشار بیش از پیش اخبار تلخ و منفی علاقه مند هستند و این در حالی است که اخبار خوب و امیدبخش در جامعه کمتر مورد توجه واقع می گردد.
روی سخن در این مجال این است که در عین پرداختن به تلخی ها می بایست اخبار و رخدادهای امیدبخش نیز در قاب رسانه انعکاس یابد، چه آن که منصفانه اگر بنگریم متوجه می شویم که این طور نیست که چه در عرصه اقتصاد، چه فرهنگ و چه امور دیگر فقط و فقط محصول زیست امروز ما، بروز مشکل و معضل و بحران و گرفتاری باشد
القصه آن که در آینده نگری از چاشنی امید غافل نشویم؛ البته نه اُمید کاذبی که به خاطر آن در دام توجیه های آبکی و شعاری گرفتار شویم بلکه امیدی که خود بهترین یار و یاور شهروندان و اعضای جامعه در انگیزه بخشیدن برای حرکت به سمت اصلاح امور باشد.
سید محمد مهدی موسوی